یک شب مردی در خواب دید که با خدا روی شنهای ساحل قدم میزند. و از آنجا تمامی مراحل زندگیش را میدید. ناگهان متوجه شد که در مواقع شادی و خوشحالیش همواره دو رد پا روی ساحل است . جا پای خودش و جای پای خدا. اما در مواقع سختی و ناامیدی فقط یک رد پا بر روی شنها وجود دارد آن مرد با گلایه از خدا پرسید: چرا؟ در مواقع شادمانی من با من بودی اما در موقع ناامیدی و رنج مرا تنها گذاشتی؟ خداوند پاسخ داد : من هیچگاه تورا تنها نگذاشتم. در موقع رنج و ناامیدی تو، من تو را به دوش گرفته بودم و با خود میبردم . این جای پای من است تو آ ن موقع
روی شانه های من بودی .
سلام

وبلاگت عالی
به کلبه ما هم یه سری بزن خوشحال میشم
چشم انتظارت هستم
اگه مایل به تبادل لینک هستی منو با اسم dittany بلینک با نظر تو وبلاگم خبرم کن با چه نامی لینکت کنم.مرسی
کارت عالیه ادامه بده
موفق باشی
امیدوارم روز های خوب در انتظارت باشه
چقدر با احساس هستی
آخه مگه تو تا حالا چه کار بدی کردی عزیزم که اینطور مینویسی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بخدا اینطوری نگو؟ تو مگه چه کار بدی کردی؟؟؟ آخه تو مال کسی خوردی؟ البته که تو اینکاره نیستی؟ عزیزم تو مثل گل پاک هستی
من قسم میخورم چون قلب من گواهی میده؟؟؟؟؟
دوست عزیز حالا که اینقدر لطیف هستی یک مطلب طنز هم برای وب من بنویس؟
سلام دوست من.
دوست دارید یه باکس هوشمند با کلی لینک تو وبتون باشه.
تبادل لینک هم زمان با کلی وب
عضو شوید و لینک ارسال کنید.
از جمله امکانات
نمایش آمار دقیق تعداد کلیک روی لینک شما و تعداد نمایش باکس در وب شما
به روز رسانی خودکار لینک ها
ثبت لینک شما در باکس کاملا اتوماتیک
آموزش گام به گام عضویت و ارسال لینک همراه با تصویر
دنیا جالب است
تو گناهکار و من یک ستاره ی کور
نمیدونم از کدوم دسته هستی
ستاره های کور
یا مترسک های چوبی دل
هر چه هستی
هر رنگی هستی
ولی باز هم از آن او هستی
کسی که شاید ندانی چه رنگی است
آری
نوشته ی جالبی بود ولی خیلی برای من کمرنگ
آن سوی دلتنگی ها همیشه خداییست که داشتنش جبران همه نداشتن هاس......
اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست....
خدا انقدر بزرگ هس که هر گناهیو ببخشه....
slam
agar not mosige mikay eno az dast nade
http://alvandshop.mihanblog.com/post/1